بابک اسحاقی تسلیت ! ...

هروقت خبر فوت میشنوم یاد اون پنج شنبه لعنتی میفتم که موبایل عمو زنگ خورده و عموی آروم یهو سرشو انداخت پایین و جون نداشت تو چشم من و رامین نگاه کنه و چیزی بگه سرشو انداخت پایین و با عمو کوچیکه رفتن از خونه بیرون و تنها چیزی که بعدش یادم میاد صدای گریه های زنعموم تو ماشینه و من ِ مات و مبهوت که فقط از شیشه ماشین دارم خیابونا رو میبینم که برسیم بیمارستان ... 

هر وقت خبر فوت میشنوم فقط دلم میره پیش دختر داستان ! بابک تسلیت ! آقای اسحاقی رفت اما هوای آبجی نرگستو زیاد ِ زیاد داشته باش ! 

نظرات 2 + ارسال نظر
مهدی دوشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 06:48 ب.ظ

بابک تسلیت ...

بابک اسحاقی جمعه 26 دی‌ماه سال 1393 ساعت 04:10 ب.ظ

ممنون فریبا
قسمت بود بعد از یکسال دقیقا یکسال اینجا رو بخونم
اونم به خاطر بازی وبلاگی
ممنون
خدا رحمت کنه مادرت رو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد